ترانه و ترنمترانه و ترنم، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره
زندگی عاشقانه مازندگی عاشقانه ما، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

ترنم یک ترانه از باغ آشتی زندگیمان

خوش آمدی ای سال زیبا روی 94

خوش آمدی   ای سال زیبا روی 94 تا به حال به هیچ سالی خوش آمد نگفته بودم و اینقدر تحویلش نگرفته بودم   همه این خوش آمدگویی ها را مدیون دو نی نی گولو هستی فکرش را هم نمی کردم سال 94 را با دوتا نی نی خانم خوشگل شروع کنم چه شروع خوبی بود انشالله که پایان خوبی هم داشته باشد . امسال یکی از قشنگ ترین سال تحویل های عمرم بود سالی بی تکرار. صفحات زندگی را امسال با دستان کوچک شما ورق می زنیم تا برسیم به روزی که شما قهقه می زنید  ورق می زنیم و می زنیم تا می رسیم به روزی که شما من و بابایی رو می شناسید   دوباره ورق می زنیم تا به جای می رسیم که شما راه می روید   دندان در می آ...
10 فروردين 1394

سفربه دنیای کودکی

و من چه خوشحالم که با آمدنتان کودک درونم بیدارتراز امروز می شود چرا که با شما میخواهم کودکانه بازی کنم ، بخندم، بدوم ،شعربخوان ،لالایی بخوانم ، قصه و داستان گوش کنم و........شاد باشم بله من هم باید بشوم دختری همسن شما از این بابت خیلی خوشحالم از شما بسیار مچکرم که مرا به همراه خود به دنیای شاد دختر بچه ها خواهید برد.   ...
15 آذر 1393

تسخیردل

همه ندیده عاشقتان شده اند لحظه شماری می کنند برای ورود شما ،از شما می خواهم بعداز به دنیا آمدن  با صبوری و خوش اخلاقی  به مانند امروز دل دیگران را تسخیر کنید .اگر بخواهید بد اخلاقی کنید وخدای نکرده نق نقو باشید خدایی نکرده محبوبیت تان را از دست می دهید کم کم از چشم می افتید .
16 آبان 1393

خبربزرگ!!!!!!

شب عید قربان به مامان بزرگ خبر دادیم که نوهاش دوتا هستن مامان بزرگ :اینقدر ذوق زده شده بود که نفس نفس میزد و دستش رو قلبش گذاشته بود واقعا براش شک بزرگی بود فیلم هم گرفتیم تا هم خاطره بشه و شماهم ببینید که با اومدنتون مامان بزرگ چه قدر ذوق زده شده البته سر من هم بی کلاه نموند یه مژدگانی دریافت کردم.                                                                 ازخوشحالی می گفت میخوام به همه زنگ بزنم بگم . میگفتش که دیدیدگفتم شما اینقدر صبرمیکنید بچتون دوقلو...
14 مهر 1393

فسقلی های خوش قدم

  قربون قدمهای کوشولوتون برم فسقلی های من هنوز نیومده به یمن قدمتون اتفاقات خیلی جالبی برامون افتادکه که شکه شدیم فسقلی های خوش قدم من  به نظر من همه بچه ها خوش قدم هستن شما زرنگ بودید و قبل اومدنتون خوش قدمیتون رو به ما اثبات کردید . ...
30 شهريور 1393

تربیت دوقلوها

از اونجایی که روش تربیتی دوقلوها با بچه های دیگه کمی متفاوته درمورد تربیت دوقلوها مطالعه می کنم میدونم که خیلی بیشتر از اینها باید تحقیق کنم تا شما و من و بابایی دچار مشکل نشیم و راحتتر روزها مون رو بگذرونیم . ...
3 شهريور 1393

پاییز دوست داشتنی من

هر سال که فصل پاییز از راه میرسید دلم می گرفت اما امسال منتظرم که پاییز از راه برسه چون می دانم بعد از اینکه پاییزبرگهای خزانش را جمع کرد و رفت و زمستان فرش سفیدش را روی زمین پهن کرد انتظار همه به سر میرسه ودو نوگل زندگی ماهم از راه میرسند . ...
3 شهريور 1393

دلتنگی

این روزها خیلی دلتنگم شما منو تو خونه حبس کردید منی که پر جنب و جوش بودم و دایما مشغول یه کاری بودم الان کلا بی حالم  چند روز پیش که رفته بودم آمپول ب6 بزنم یه خانمی هم سرم وصل کرده بود خلاصه آمپول زدن من 20 دقیقه ای طول کشید و صدای باباِیی در اومد که چرا اینقدر دیر اومدی بنده خدا خوابش میومد ساعت 12 شب بود منم که مثل عقده ای ها شدم از بس کسی رو ندیدم تا یکی رو گیر میارم فقط می خوام باها ش حرف بزنم خلاصه این روزها وقتی میرم برای تزریق دیگه نمی خوام از تزریقات در بیام فقط می خوام یه ریز با کسی که اونجاست صحبت کنم . ...
24 مرداد 1393